English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (363 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mask U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pilot engine U ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
reflex U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
gig U ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
businesses U ماشینی که در شرکت استفاده میشود
business U ماشینی که در شرکت استفاده میشود
appliance U ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
appliances U ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
CNC U ماشینی که به طور خودکار توسط کامپیوتر اجرا میشود
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
compressor bleed air U هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
wringer U ماشینی که برای چلاندن چیزی بکارمی رود
reperforator U ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
bar winding U میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
primary products U محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
burster U ماشینی که برای جداکردن انبوهی زا صفحات کاغذ به کار می رود
direct materials costs U هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
slewing U سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
grader U ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
DSW U کلمه داده که از وسیلهای که حاوی اطلاعات وضعیت فعلی اش است ارسال میشود
brussels U دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
built up frog U قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
object code U خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
hooks U کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hook U کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
doubled up U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
doubled U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
mechanic U ماشینی
machine made U ماشینی
mechanician U ماشینی
mechanical U ماشینی
mechanized U ماشینی
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
drummed U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
manipulator U دست ماشینی
machine translation U ترجمه ماشینی
mechanical language U زبان ماشینی
mass production U تولید ماشینی
drill press vise U گیره ماشینی
power saw U اره ماشینی
machine tools U ابزار ماشینی
factory rugs U فرش ماشینی
lawn sprinkler U اب پاش ماشینی
mechanical welding U جوشکاری ماشینی
mechanization U ماشینی کردن
machine tool U ابزار ماشینی
octane U سوخت ماشینی
machinery steel U فولاد ماشینی
mechanical production U تولید ماشینی
machine welding U جوشکاری ماشینی
mechanized U ماشینی شده
automaton U ادم ماشینی
artificial intelligence U هوش ماشینی
mechanisms U قطعه ماشینی
robots U ادم ماشینی
machine ringing U زنگ ماشینی
tufted rugs U فرش ماشینی
mechanical translation U ترجمه ماشینی
mechanical translator U مترجم ماشینی
machine shop tool U ابزار ماشینی
mechanized data U دادههای ماشینی
robot U ادم ماشینی
mechanism U قطعه ماشینی
mechnical U ماشینی صنعتی
automatons U ادم ماشینی
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
agricultural mechanization U ماشینی کردن کشاورزی
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
machinery castings U ریخته گری ماشینی
gynoid U نوع زن ادم ماشینی
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
man machine systems U نظامهای انسانی- ماشینی
to start a car [to crank a car] [American English] U ماشینی را روشن کردن
automation U ماشینی شدن تولید
crosscut saw U اره گرد ماشینی
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
barker U کارگر یا ماشینی که پوست میکند
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
service U ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
Machine- made carpets . U فرشهای ماشینی ( غیر دستباف )
clocks U ماشینی که زمان را نشان میدهد
droid U یک ادم ماشینی شبیه انسان
serviced U ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
bordering machine U ماشینی که لبه لوله ها را خم میکند
winepress U ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
clock U ماشینی که زمان را نشان میدهد
ingrain U فرش ماشینی دو رو و تمام پشم
flowcharting symbol U علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
motherboard U که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
scripsit U بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
caloric engine U ماشینی که باهوای گرم حرکت میکند
pulsator U ماشینی که الماس را از خاک جدا میکند
badge reader U ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
weighing machine U ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
automation U افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
variable discharge turbine U توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
manifolder U ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
to conk out U خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
to crap out U خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
manifold writer U ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
card U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
self feeder U ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
wright U کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد
to have packed up [British E] U خراب بودن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
to crap out U کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
to conk out U کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
cards U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to have packed up [British E] U کار نکردن [دستگاهی یا ماشینی] [اصطلاح روزمره]
perforator U ماشینی که روی کاغذ سوراخها را پانج میکند
derivation graph U ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
wiretapper U جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
DDC U ماشینی که به صورت خودکار توسط یک ماشین کار میکند
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
seek U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeking U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
zips U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zip U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
cash dispenser U ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
power loom U ماشین بافندگی [در بافت فرش های ماشینی از آن استفاده می شود.]
cash dispensers U ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
alternate routing U گزینش مسیر دیگر
alternative route U گزینش مسیر دیگر
Good grief! <idiom> U این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
compact U ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
robotics U زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است
compacted U ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compacts U ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compacting U ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
dnc U Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
black wash U نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
conspicuious consumption U بکار برده شد
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
reperforator U ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
archive U فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
metacompilation U کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
lifting body U هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
photoresist U فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
lisps U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
magnetic tape U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tapes U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
reentrant U روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
startup disk U فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
in tow <idiom> U برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
readers U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
toolbar U پنجرهای که حاوی نشانه هایی است که به ابزار دستیابی دارند
Recent search history Forum search
1frangible
2New Format
1postside
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1Vintage style
1tink and grow rich
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com